شرح حال . . .



آرزو دارم وقتی لبخند دنبال جایی برای نشستن می گردد

تو در آن نزدیکی باشی . . .




عاشقِ تمامِ کلماتی هستم

که تو با آن جمله می‌سازی

تا به دورغ بگویی دوستم داری . . .






تو را دوست دارم بدون این که علتش را بدانم

محبتی که علت داشته باشد یا احترام است، یا ریا . . .





اگر روزی بین رفتن و ماندن شک کردی

حتما برو، بی معطلی

چون نمی بایست کار به شک می کشید که بیاندیشی یا نیاندیشی . . .







مرا به ذهنت بسپار، نه به دلت

من از گم شدن در جاهای شلوغ می ترسم . . .








فقط چند قدم ، مانده بود برسم به تو . . . اگر این خواب ادامه داشت . . .









زخمی عمیق بر پهلویم است، روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب می خورم

و همگان گمان می کنند که من مستم و می رقصم . . .





حافظ هنوز اصرار دارد ، خبر خوشی در راه است!

تو کجای دنیای منی که هر چه می آیی نمی رسی . . . ؟




از تمام دار دنیا ، تنها یک چیز دارم : دوستت !






گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم

حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .




ماه من ، نماز آیات می خوانم ، وقتی گرفته ای !