ما خدا را گم می کنیم ...... در حالی که او در کنار نفس های ما جریان دارد
خدا اغلب در شادی های ما سهیم نیست .
تا به حال چند بار از خوشی هایت را آرام و بی بهانه به او گفته ای ؟
تا به حال به او گفته ای که چقدر خوشبختی؟؟؟
که چقدر همه چیز خوب است؟
که چه خوب است که او است ؟
خدا همراه همیشگی سختی ها و خستگی های ماست .
زمانی که خسته و درمانده به طرفش می رویم ، خیال می کنیم تنها زمانی که به خواسته خود برسیم او ما را دیده و حس کرده اما...
گاهی بی پاسخ گذاشتن برخی از خواسته های ما نشانگر لطف بی اندازه او به ماست .
خورشید را باور دارم حتی اگر نتابد
به عشق ایمان دارم حتی اگر آن را حس نکنم
به خدا ایمان دارم حتی اگر سکوت کرده باشد.
(دیوار نوشته ی مربوط به ویرانه های جنگ جهانی )