دلم بازم پر شده از دلتنگی

 

 

خیلی وقت است ندیدمت و هر بار که شروع می کنم به شمارش دقیقه هایش قلبم از غصه درد می گیرد. 

دلتنگی هایم را مثل بغض های ندیدنت هر روز قورت می دهم اما وقتی لبریز می شود دیگر تسلیم می شوم. این درد عجیب یک به یک از چشمانم سرازیر می شود و کلی سبک می شوم. 

دیگر گلویم درد می گیرد از این حجم بغض که در گلو مانده.دکتر می گفت چاره اش یک بسته فریاد است. 

جک می گفت.در این هیاهوی آدم ها نمی شود حرف زد چه برسد به فریاد 

حرف می زنم می گویند دیووانه است اگر فریاد بزنم دیگر . . . 

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

غصه که بیخ گلومو میگیره واقعا گاهی میخوام با سر بزنم تو دیوار خودمو 

 

ببخشید اگه دیوارهای وبلاگم ترک برداشته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد